مروری بر دیدگاههای موافقان و منتقدان «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین»
نفس گفتوگو پیرامون شعار سال بسیار مثبت است چرا که از یک سو فضای پویا و آزاد در عرصهی فکری و سیاستگذاری کشور را آشکار میکند و از دیگر سو نیز باعث روشنتر شدن محتوا و معنای شعار شده و معانی غلط را کنار میزند.....
پایگاه رهنما:
پس از آنکه رهبر معظم انقلاب، «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» را به عنوان شعار سال مطرح کردند، موافقان در تایید و مخالفان در نقد شعار سال، قلمفرساییها کردند. نفس گفتوگو پیرامون این شعار البته بسیار مثبت است؛ چرا که از یک سو فضای پویا و آزاد در عرصهی فکری و سیاستگذاری کشور را آشکار میکند و از دیگر سو نیز باعث روشنتر شدن محتوا و معنای شعار شده و معانی غلط را کنار میزند. در گزارش حاضر، ضمن مروری بر مهمترین نظرات منتقدان در این مورد روشن خواهد شد که بسیاری از موافقان و منتقدان، با فهم ناصحیح در مورد معنا و ضرورت این شعار، به اشتباه افتادهاند. برخی از موافقان، بخشی از شعار را دیدهاند و در مورد بخشی از آن غفلت کردهاند. مخالفان نیز به چند دسته تقسیم میشوند؛ برخی به همان خطای موافقان گرفتار شدهاند. برخی به عملکرد شرکتهای دانشبنیان و معاونت علمی ریاستجمهوری نقد دارند و برخی نیز معتقدند شعار سال، تناقض نظری دارد! در ادامه به بررسی این نظرات پرداختهایم.
• اشتباه برخی موافقان
مروری بر اظهارات موافقان، نشان میدهند که گویا ایشان چندان توجهی به بخش «اشتغالآفرین» در شعار سال ندارند و همواره در خصوص اهمیت دانشبنیانها صحبت میکنند. برخی میگویند اقتصاد ایران باید با تولید دانش –به مثابه محصول- و فروش آن به سایر کشورها به توسعه برسد و برخی نیز بر لزوم سرمایهگذاری در صنایع با تکنولوژی بالا (HIGH TECH) تاکید میکنند. این گروه معتقدند دورهی کشاورزی و صنعت گذشته و دیگر باید اقتصاد را بر اساس دانش بنا کرد. در این گروه، یا حرفی از بهرهوری نیروی کار نیست و یا اگر در مورد آن صحبت میکنند، با این استدلال است که بهبود بهرهوری نیروی کار، میتواند بخشی از شاغلین را آزاد کند تا در بخشهای دانشبنیان مشغول به کار شوند. بالا رفتن بهرهوری نیروی کار به این معناست که یک کارگر، بتواند با تقویت مهارت و دانش و ...، کار دو یا چند کارگر را انجام دهد و تولیدات بیشتری داشته باشد؛ بنابراین این موافقان شعار سال، میگویند باید بهرهوری بالا رود تا مثلاً با یک سوم شاغلین فعلی، بتوان همین تولیدات را داشت. دو سوم باقیمانده هم یا به بخشهای با تکنولوژی بالا منتقل شوند یا به تولید دانش و فروش آن مشغول باشند.
• نتیجه دانشبنیان شدن
همانطور که دیدیم، در نظرات برخی از موافقان شعار سال خبری از ایدهها و راهکارها برای افزایش اشتغال وجود ندارد. این در حالی است که اشتغال، مسئلهی نخست اقتصاد ایران است؛ بنابراین آیا میتوان گفت: آنها درست میگویند؟! مروری بر نظر رهبرمعظم انقلاب نشان میدهد تلقی برخی موافقان از شعار سال، صحیح نیست. این را میتوان از نسبت «دانشبنیانها» و «بهبود بهرهوری» در نگاه رهبرمعظم انقلاب و برخی موافقان فهمید. رهبرمعظم انقلاب برای دانشبنیان شدن تولید، آثاری را بر میشمرند: از جمله «کاهش هزینهها»، «بهبود کیفیت»، «رقابتپذیر شدن تولیدات» و «بهبود بهرهوری»؛ بنابراین بر اساس دانشبنیان مدنظر رهبری، «بهبود بهرهوری» نتیجهی دانشبنیان شدن است. این در حالی است که برخی، بهبود بهرهوری و دانشبنیان شدن را دو چیز مجزا میپنداشتند.
• اولویت امروز ما
رهبرمعظم انقلاب، به دنبال چه نوع دانشبنیانی هستند که بهبود بهرهوری، خود نتیجهی آن است؟! مروری بر فرمایش ایشان در پیام نوروزی، میتواند روشنکنندهی ماجرا باشد. ایشان در پیام خود بر تقویت تولیدی تاکید دارند که دارای دو خصوصیت باشد: یکی اینکه اشتغالآفرین باشد، یکی اینکه دانشبنیان باشد؛ بنابراین باید تولیداتی تقویت شوند که همزمان هر دو ویژگی را با هم دارند؛ هم دانشبنیان هستند و هم اشتغال آفرین. اهمیت اشتغالآفرین بودن این بخشها نیز زمانی معلوم میشود که بدانیم از جمعیت ۶۳ میلیون نفری بالای ۱۵ سال ما، تنها ۲۳ میلیون نفر شاغل هستند. از این میان هم تقریباً ۱۶ میلیون نفر بهطور تماموقت کار میکنند؛ بنابراین اشتغال، مسالهی نخست اقتصاد ایران است. وقتی با این نگاه به شعار سال مینگریم، میبینیم که اگر چه اقتصاد دانشبنیان به معنای اقتصاد با فروش دانش به عنوان محصول و اقتصاد دانشبنیان به معنای اقتصاد دارای صنایع با تکنولوژی بالا خوب است، اما اولویت امروز ایران ما نیست؛ چون هیچ کدام نمیتوانند مسالهی اشتغال ما را حل کنند.
• کدام تناقض؟!
بنابراین معنای شعار سال این است که باید در بخشهای اشتغالآفرین اقتصاد ایران، از طریق روشهای دانشبنیان، اشتغال تقویت شود تا بتوانیم توسعهی صادرات غیرنفتی داشته باشیم و در عین حال، اشتغال بیشتری در کشور ایجاد کنیم. با این توضیح، نقد آن دسته از مخالفان که میگفتند شعار سال تناقض نظری دارد نیز پاسخ داده میشود. چون شعار سال، زمانی تناقض نظری خواهد داشت که دانشبنیان شدن اقتصاد، بهطور فزاینده بیکاری را تشدید کند و این در صنایع با تکنولوژی بالا رخ میدهد که ماشین، جای انسان و نیروی کار را میگیرد. این در حالی است که شعار سال، اصلاً به صنایع با تکنولوژی بالا –به عنوان ضرورت و اولویت امروز ما- توجه ندارد. رهبر انقلاب در پیام نوروزی اشاره کردند که «همهی تولیدها اشتغالآفرین است منتها بعضی از تولیدها با اینکه سرمایهگذاریاش انبوه است، اشتغالآفرینیاش آنچنان نیست، لکن بعضی نه، اشتغالآفرین است.» این یعنی لازم است بخشهای اشتغالآفرین، دانشبنیان شوند.
• نقدهای سازنده
همانطور که پیشتر ذکر شد، برخی نیز به عملکرد شرکتهای دانشبنیان و معاونت علمی ریاست جمهوری نقد دارند. این نفدها اتفاقاً سازنده هستند؛ چون با چنین نقدهایی، نهادهای مسئول موظف میشوند اقدامات دقیقتر و سازندهتری در راستای تحقق شعار سال داشته باشند. رهبر انقلاب نیز در سخنرانی نوروزی خود، تاکید کردند که افزایش تعداد شرکتهای دانشبنیان باید واقعی باشد و شرکتهای اسماً دانشبنیان نباید تقویت شوند. نقد به معاونت علمی ریاست جمهوری، میتواند به تحقق این مطالبهی مهم معظمله کمک کند. همچنین برخی دیگر نیز ادعا میکردند که اساساً نامگذاری برای سالها غلط است. چون در کشور توان تحقق شعار، در یک سال وجود ندارد! این ادعا نیز صحیح نیست؛ چون اساساً شعار سال، تعیین افق است و قرار نیست تا پایان سال کاملاً محقق شود و با پایان سال، ماجرا تمام شود. همانطور که با پایان سال «نوآوری و شکوفایی»، قرار نیست نوآوری تعطیل شود و با پایان سال «تولید؛ مانعزداییها، پشتیبانیها» قرار نیست دست از مانعزدایی تولید برداریم، ایجاد اشتغال بیش از ۱۰ میلیونی در یک سال ممکن نیست و باید ریلها در سال جاری اصلاح شود. اگر در یک بازهی ۵ تا ۱۰ ساله هم بتوانیم به ایجاد اشتغال ۱۰ میلیونی دست پیدا کنیم، موفقیت بزرگی خواهد بود.
ارسال نظرات